فضای بازی امپراطورهای قلابی شما را به یاد انیمیشنهای دوبعدی کمدی میاندازد. ماجرایی و اشاره و کلیک، نزدیکترین سبکی است که میتوان به امپراطورهای قلابی نسبت داد. بازیکن در برشهای داستانی کوتاه در نقش چندین شخصیت که کم و بیش به یکدیگر ارتباط دارند بازی را دنبال میکند؛ ولی در این بازی همه چیز درهم است و منطق خاصی در سیر داستانی وجود ندارد.
امپراطورهای قلابی در چندین جشنواره داخلی و خارجی برنده جوایز گوناگون شده است.
بازی امپراطورهای قلابی به قیمت ۳۰۰۰ تومان در فروشگاههای اندرویدی عرضه شده است و ۱۵۶ مگابایت حجم دارد. اغلب کارهای بازی توسط بازیسازی ایرانی به نام مهرداد رضایی انجام شده و در مسیر تولید این بازی چند نیروی خارجی نیز او را یاری کردهاند.
متاسفانه بازی زبان فارسی و تنظیمات ندارد و بر روی چند دستگاهی که تجربه کردم، کم و بیش کند اجرا میشد. یکی دیگر از اشکالات امپراطورهای قلابی بیرون پریدن از بازی در میانه اجرای آن است که بر روی سه دستگاه این اتفاق رخ داد و تنها بر روی یکی از آنها موفق به اتمام بازی شدم.
گیمپلی
به مانند تماشای یک کارتون میماند که شخصیتهایش را میتوانید تا حدی حرکت دهید و به صورت کاملاً خطی پیش ببرید. بازی پیچیدگیهای رایج عناوین ماجرایی را ندارد و بیشتر شبیه به یک پویانمایی تعاملی است. بازیکن دارای یک کوله پشتی در اصطلاح بازیهای سبک ماجراییست که تعداد معدودی شیء که پیدا میکند وارد این کوله پشتی میشود. گاهی این اشیاء را با هم ترکیب کرده و در جایی مورد استفاده قرار میدهید. این موارد همانطور که اشاره کردم خیلی شما را دچار چالش نمیکند و کمی هم غیرمنطقی و عجیب و غریب است.
خیلی از جاهای بازی یک انتخاب و مسیر بیشتر پیش رو ندارید و این از ارزش کلی اثر و قابلیت تکرارپذیری آن کاسته است.
شخصیتهای بازی
دزد، جادوگر، همسایه صاحب گنج طلا، یک خانواده سه نفره پدر و دختر و پسربچه، پسر عاشق دختر خانواده مورد اشاره، شکارچی، کرم، قورباغه، پرنده و چندین نقش فرعی دیگر شخصیتهایی هستند که در چندین فصل یا بخش کوتاه بازی حضور دارند و با بیشتر آنها امکان تعامل و بازی پیدا میکنید.
ناهماهنگی صدا و تصویر
درست است که بازی ظاهری جذاب، کارتونی و بامزه دارد ولی این تصویر جذاب از صدا جا میماند و این ناهمخوانی صدا و تصویر توی ذوق بازیکن میزند. صداها سادهتر از طراحی دستی هنرمندانه گرافیک بازی کار شدهاند و جزئیات چندانی ندارند و حتی برخی قسمتها بدون صدا مانده است.
اگر بازی روان اجرا میشد و مشکلات فنی نداشت، قطعاً یک تجربه ارزانقیمت لذتبخش بود که میتوانست خنده بر لبان مخاطب بیاندازد. اما با وجود اشکالات فعلی چندان قابل توصیه نیست.
با وجود کارتونی بودن تصاویر مورد استفاده در طراحی هنری بازی، نمایش شلیک به یکدیگر، بلعیده شدن توسط تمساح، خودکشی (به دار آویخته شدن) مرد صاحب گنج و استفاده چندین باره از جادو در جریان این بازی دوبعدی هستیم. مشاهده این صحنهها و بی منطقی داستان بازی که یک عاشقانهی اکشنِ کمدیِ شلم شوربا است، برای مخاطب کودک میتواند آسیبرسان باشد و بهتر است سنین نوجوان و بالاتر آن را تجربه کنند.